بسمه تعالی
اللهم عجل لولیک الفرج
دوستان خوبم سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه
امروز هم به لطف خدا یکی دیگه از جلسات طرح صالحینمون برگزار شد.
خدارو شکر جلسه خوب و پرباری بود.ببخشید که من نتونستم هر هفته بیام و از محتویات جلساتمون بگم ولی در حالت کلی الان حدود 2 الی 3 هفته است که جلسات به طور جدی و منظم پیش میره تا قبلش هم پیش میرفت ولی نه به این شکل. تازه چند جلسه هم به دلیل کسالت استاد محترم برگزار نشد.
واما موضوعات بحث امروز: اول اینو بگم که ما قرارمون از اول ماه محرم بر این بود که در این ماه عزیز فقط در مورد امام حسین و قیام عاشورا صحبت کنیم ولی گاهی مباحث خارج از موضوع هم از طرف دوستان محترم من جمله خودم مطرح میشود که جواب دادن به آنها توسط استاد خالی از لطف نیست.مثلا امروز در مورداینکه بیایم باهم یه قراری بذاریم که از این به بعد در طول هفته یه کار خوب انجام بدیم یا مثلا یک گناهی را ترک کنیم و در وسط هفته که جلسه برگزار میشود خودمون را ارزیابی کنیم که پیشنهاد خوبی بود و مورد استقبال هم قرار گرفت ولی هنوز به مرحله عمل نرسیده .البته به قول استاد قراره از کم شروع کنیم از چیزهایی که روحمون ظرفیت پذیرشش را داشته باشه و خسته نشه تا مداوم هم باشد.بعد استاد گفت وقتی ما تصمیم میگیریم کار خوب انجام بدیم تازه وسوسه های شیطون شروع میشه و هی چوب لای چرخمون میذاره. فقط باید مراقب باشیم که تسلیمش نشیم.
بعد در مورد اینکه چطور از گناه غیبت که امروزه دست به گریبان اغلب انسانها شده نجات پیدا کنیم.یکی از راه هاش اینه که برای کسی جز خدا درد دل نکنیم البته مشاوره و کمک خواستن و راهنمایی از جانب افراد اشکالی ندارد فقط باید ببینیم که از چه کسی مشاوره میخواهیم ویقین داشته باشیم که او میتواند به ما کمک کند. ولی ما به این نتیجه رسیدیم که هیچ مشاور و راهنمایی بهتر از خدا و ائمه اطهار وجود ندارد.البته یه راهکار مناسب و چاره ساز از جانب استاد نوشتن درد دل در نامه ای برای امام زمان(عج) است.
یک موضوع دیگه که مورد بحث قرار گرفت این بود که چرا خدا بعضی از دعاها رو مستجاب نمیکنه؟ یا چرا بعضی وقتها که دعاهای ما در مسیر رشد و تعالی و به خدا رسیدنه هم مستجاب نمیشه؟ که پاسخش این بود که روح ما برای پذیرش درخواستمون آماده نیست و باید انقدر وسعت پیدا کنیم که اگه خدا بهمون داد خفه نشیم. یا علت مستجاب نشدن بعضی دعاها خیر و صلاح ماست یعنی استجابت دعا شاید از نظر ما خیلی خوب باشد ولی از دیدگاه خداوند قادر متعال به ضرر ما است که اگر با اصرار بیش از حد ما اون دعا مستجاب بشه خواهیم دید که همه ما به خدا میگیم چرا دعای منو مستجاب کردی من نفهمیدم تو که میدونستی! اونوقته که دیگه از خدا دلگیر میشیم وخدای ناکرده به دشمنی با خدا میپردازیم و مدام میگوییم خدا منو دوست نداره! حال آنکه خدا از رگ گردن هم به ما نزدیکتره! حالا دوستان خودتون تصور کنید که خدا چقدر مهربان است وما ندانسته به ناشکری و تندخویی با خدا بر می آییم. چقدر خوبه که آدم خواسته ها و نیازهاش را روی یه کاغذ بنویسه تا باور کنه اون چیزی که امروز داره خواسته ی دیروزش بوده.در ضمن باید خیلی حواسمون را جمع کنیم چون دنیا محل امتحان است و شاید مستجاب نشدن دعا یک امتحان الهی باشد.
خلاصه دوستان مباحث دیگری هم مطرح شد در مورد حفظ ایمان در دوره آخرالزمان و یاران با وفای امام حسین و ولایت ایشان.که مجال نوشتن نیست ان شاالله در فرصتهای بعدی خواهم گفت.
و اما دوستان من همچنان در حال امتحان دادن هستم و از همه ی شما خوبان التماس دعا دارم.بعد از امتحانا میام و کلی حرف دارم برای گفتن.
در ضمن فردا هم تولد اینجانب است که من تولدم را به جهت افزوده شدن عمرم و حسرت خوردن بر بی ثمری آن دوست ندارم.
به قول دکتر شریعتی: خدایا مرا زیستنی عطا کن که بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است حسرت نخورم!
در ضمن اولین کسی که تولدم را بهم تبریک گفت دوست بسیار بسیار خوبم زینب بود.
به امید ظهورت ای امام خوبیها!
نوشته شده توسط معشوق محجوب درساعت 7:35 عصر روز سه شنبه 88 دی 22
بسمه تعالی
اللهم عجل لولیک الفرج
این الطالب البدم المقتول بکربلا؟
دوستان خوبم سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه و در پناه امام زمان (عج) لحظات خوش و آرام بخشی را سپری کنید
عزاداری هاتون هم مورد قبول حضرت حق و رضایت و خشنودی امام زمان (عج) واقع شده باشد.
بابت تاخیر در بروز کردن وبلاگم از همه ی شما خوبان صمیمانه پوزش میطلبم
دوستان خوبم توی این مدت که نتونستم به اینجا بیام خیلی دلم براتون تنگ شده بود و خیلی متاسف شدم از اینکه من در خیلی از مناسبت ها نتونستم بیام و مطلب بذارم . کامپیوترم یه اشکال خیلی جزیی پیدا کرده بود منم تشخیص دادم که اشکال از ویندوزشه بعد تصمیم گرفتم که خودم دست به کار بشم و ویندوزش را مجدد نصب کنم اینم بگم که کامپیوترم را تازه از تعمیرکار گرفته بودم و حوصله اینکه دوباره برای یه مدت طولانی ببرم برای تعمیر را نداشتم بنابراین خودم دست به کار شدم.البته اگه بهم نخندید باید عرض کنم که من نصب ویندوز بلد نیستم و تا به حال هم انجام ندادم و از این بابت همیشه از رفقای محترم مورد لطف و تمسخر قرار میگرفتم. دیگه خیلی بهم برخورده بود عزمم را جزم کردم که هرطور که شده خودم ویندوز را مجدد نصب کنم البته دوستان من تئوریش را بلد بودم ولی وارد عمل نشده بودم.
خلاصه دوستان چشمتون روز بد نبینه من همینکه سی دی نصب ویندوز را در کامپیوترم گذاشتم تا یه مراحلی خوب پیش رفت ولی وسطاش یه هو قاط زد و دیگه جلو نرفت و مکرر شروع به ری استارت کرد. هر کاریش کردم دیگه درست نشد که نشد. منم که بدم نمیومد که یه مدت کامپیوترم خراب باشه (آخه وابستگی عجیبی بهش پیدا کرده بودم و فرصت درس خوندن را ازمن سلب کرده بود) خوشحال شدم و تا یه مدت به امان خدا رهاش کردم . تا اینکه دیدم نه بابا اینطوری هم نمیشه ما همه کارای دانشگاهمون اینترنتیه و منم با نداشتن کامپیوتر دارم از همه چیز عقب می افتم خلاصه علیرغم میل باطنیم مجبور شدم دوبار ببرمش برای تعمیر.
خلاصه سرتون را درد نیارم یه مدت هم در دست تعمیر بود تا چند روز پیش که گرفتمش و الانم در خدمتتونم.
این بود ماجرای تاخیر در بروز رسانی وبلاگم.
وگرنه من کسی نبودم که با واقعه ی دردناک هتک حرمت روز عاشورای امام حسین(علیه السلام) سکوت کنم و هیچ نگویم.
به راستی به کجا داریم کشیده میشیم ؟داریم با خودمون چیکار میکنیم؟
ای از خدا بی خبرها! ای یزید صفت ها! از خون به جیگر امام زمان (عج) کردن چه سودی نصیبتان میشود؟
این نیز بگذرد و ذره ای از مقام ومرتبه ی امام حسین(علیه السلام) و حرمت روز عاشورا و قداست قیام امام حسین در روز عاشورا در نزد شیعیان آن حضرت کاسته نمیشود بلکه دیده ی بصیرت و آگاهی مردم مومن و مسلمان و خدا جو را میگشاید.که با عزمی راسخ و با تمام وجود تا آخرین قطره ی خون خود پای ولایت و امام حسین(علیه السلام) و قیام مقدس ایشان در روز عاشورا خواهند ایستاد و همگی ما دست در دست هم این اجازه را نخواهیم داد که به مقدسات ما و به اسلام ما و به قرآن ما این معجزه ی عظیم الهی و عظیم ترین یادگار پیامبر اسلام(ص) بی حرمتی کنند. و دشمنان اسلام و دشمنان شیعیان ودشمنان ارادتمندان امام حسین (علیه السلام)این را بدانند که امام حسین وقیامش ریشه در فکر و روح و جان و اندیشه مردم ما دارد و نام و فکر و ذکر او و یاد او در قلب ها نفوذ کرده و با گوشت و خون و جانمان آمیخته شده و جدا کردن ما از این مکتب مقدس غیر ممکن است و شما هیچ غلطی نمیتوانید بکنید.سخن در این باب بسیار است وحرف نا گفته هم بسیار. نمیخوام وارد سیاست و مباحث سیاسی بشم ولی خلاصه کلام اینکه دوستان عزیز برای نجات از گمراهی در دوره آخرالزمان از رهبر و ولی فقیه خود که نایب امام زمان (عج) است مدد بجویید.
در تمام این مدت با خود فکر میکردم که امام زمان(عج) در این روزها چه حالی دارد و ما از شرمندگی چه باید بکنیم؟
چرا این از خدا بی خبرها فکر میکنند با تسلط یه عده بیگانه و دشمن اسلام و بی دین بر کشورمون همه چیز درست میشود؟ آخه وقتی فضیلت و برتری اسلام نسبت به دیگر ادیان اثبات شده است از نابودی اسلام شما را چه سود؟ به راستی که چقدر پست و شقی هستید.
دوستان خوبم خیلی بیشتر از قبل مواظب خود وایمان خود باشید.
در دوره ی آخرالزمان ایمان نگه داشتن مثل ذغال گداخته ای در کف دست می ماند.
عده ای را میشناسم که متاسفانه و با هزار بار تاسف عرض میکنم که در این گیر و دار و آشوب تسلیم شیطان و هوای نفس خود شدند و از راه دین منحرف شدند.
ودر آخر خطاب به مولا وولی نعمت خود امام زمان (عج) عرض میکنم:
ای سید و ای مولای ما دعا کن برای ما! تا در جامعه ای که عده ای کمر به نابودی اسلام بسته اند دچار تردید نشویم و به ضلالت و گمراهی نیفتیم. و بتوانیم حق را از باطل تشخیص دهیم تا در رکاب شما انتقام خون جدتان را بگیریم.
الهی آمین.
التماس دعا.
نوشته شده توسط معشوق محجوب درساعت 12:36 عصر روز جمعه 88 دی 18
نوشته شده توسط معشوق محجوب درساعت 8:56 عصر روز یکشنبه 88 آذر 8
بسمه تعالی
دوستان خوبم سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه و دچار این بیماری شایع شده در کشورمون نشده باشید
عید سعید قربان را به همه ی شما خوبان تبریک و تهنیت عرض میکنم و از همگی شما عزیزان در این روزهای عزیز و مبارک و فرخنده التماس دعا دارم.
دوستان خوبم بابت تاخیر در بروز کردن وبلاگم از تمام شما عزیزان پوزش میطلبم. راستش یه چند وقتی گرفتار امتحان و درس و دانشگاه هستم و در فرصت مناسب ان شاالله خدمت خواهم رسید و مباحث طرح صالحین را مورد بررسی و نقد توسط ایده های قشنگ شما خواهم گذاشت. در حال حاضر به علت پاره ای از مشکلات به وجود آمده از جمله مرمت و بازسازی مسجد و نداشتن مکان مناسب جهت برگزاری جلسات و گرفتاریهای استاد محترم جلسات ما به طور کامل و طبق درس و کتاب پیش نمی رود. امید است با لطف خدای متعال از این هفته چهارشنبه ها این جلسات با حضور استاد گرامی برگزار شود.
واما مباحثی که تا به حال مطرح شده: جلسه اول: در مورد عقاید صحبت شدو اینکه چطور اعتقادات خود را در جهت رسیدن به کمال و رشد معنوی پرورش دهیم و این اعتقادات رشد یافته را به ایمان و باور قلبی در وجود خود تبدیل کنیم راهکارهایی بیان شد. که قرار بر این است با کمک استاد بزرگوار چکیده ای از این مطالب در وبلاگ شخصی این حقیر گردآوری شود و مورد بحث و بررسی شما خوبان قرار بگیرد. امید است شما دوستان خوبی که به وبلاگ من مشرف میشوید مارا از ایده های گران خود که هرکدام یگ درس ارزشمند برای من و دوستانم است بی بهره نسازید. و اما موضوعی که قرار شد در جلسه ی بعدی ما یعنی چهارشنبه مورد بحث قرار بگیره راههای اثبات وجود خدا میباشد که امیدوارم شما هم ایده های قشنگ و ارزشمندتون را برای ما ارسال کنید. در ضمن به علت یافت نشدن کتاب اصول عقاید آیت الله مکارم از کتاب دیگری در باب اعتقادات با همین مضمون که از کتابهای درسی حوزه میباشد بهره گرفتیم.
البته هنوز آدرس وبلاگ اینجانب به دست دوستان خوبم نرسیده که انشا الله به زودی در وبلاگهای مذهبی و علاقمند به مباحث شیرین اخلاقی مطرح خواهد شد.
و در آخر امیدواریم توانسته باشیم موجبات رضایت و خشنودی ارباب و ولی نعمت خود حضرت ولی عصر (عج) را فراهم آوریم و در این دنیایی که درد همه ی ما بی دینی و نداشتن ایمان قلبی و واقعی به خدای متعال است مفید و موثر باشیم. انشاالله همه ی ما مورد عنایت امام زمان (عج) قرار گرفته و دعاهای آن حضرت شامل حالمان شود و با لطف و عنایت پروردگار به هدف اجابت برسد.
لذا از همه ی شما دوستان خوبی که به این وبلاگ شرفیاب میشوید عاجزانه تقاضامندیم ما را در این امر با ایده های قشنگ و قلم توانمندتان یاری کنید تا توانسته باشیم با یاری یکدیگر دربه وقوع پیوستن جامعه ی مهدوی و مورد رضایت امام زمان (عج) سهیم باشیم.
قبلا از همراهی همه شما عزیزان کمال سپاس و تشکر را دارم.
از اینکه متن طویل بنده را خواندید سپاسگذارم.
منتظر انتقادات و پیشنهادات شما هستیم.
التماس دعا.
نوشته شده توسط معشوق محجوب درساعت 2:4 عصر روز شنبه 88 آذر 7
بسمه تعالی
دوستان خوبم سلام
شهادت امام جعفر صادق(علیه السلام) را به همه ی شما خوبان تسلیت میگم.
وای امان از دست ترافیک خیابونا که حوصله آدمو سر میبره و اعصاب خورد کنه من امشب از دانشگاه تا خونه یک مسیر حدودا نیم ساعت تا 45 دقیقه ای رو 2 ساعت و نیم تو راه بودمخلاصه کلی اعصابم خورد شد آخه اتوبوسم انقدر شلوغ بود که جای نشستن نداشت منم مجبور شدم وایستمفقط وقتی رسیدم خونه ساعت 9 شب بود منم علاوه بر اینکه وقتم تلف شده انقدر خسته ام که حوصله هیچ کاری رو ندارم
هیچی دیگه حالام همه کارام مونده فردا هم عازم سفرم
میگم حالا شاید من در هفته یک شب اینجوری باشم ولی دلم برای اون بنده خداهایی که هرشب همینجوری تو ترافیک اسیر میشن خیلی میسوزه آخه بعضی از این آدمها متاهلند و بچه ام دارند دلم برای نگاههای مظلومانه و همیشه منتظر این بچه ها خیلی میسوزه آخه این طفلکیا چه گناهی کردن که هرشب بعد از این همه انتظار با چهره درب و داغون و بیحوصله پدر یا مخصوصا مادری مواجه میشن که حتی حوصله بوسیدن بچشونم ندارن چه برسه بخوان باهاش سر وکله بزنواقعا زندگی از منظر این آدمها یعنی چه؟ مقصر اصلی کیه؟ واقعا دنیا ارزشه این همه سختی و ظلم به کودکان بی گناه را دارد منظورم مادرانی هستند که بدون هیچ احتیاج مالی وقت و عمر و زندگی خود را در بیرون از منزل تلف میکنند و کودکان خود را قربانی این خودخواهی خویش میکنند
بی شک تمام این مادران مسؤولند در برابر خدای خود همسر خود و فرزندان خود.
در برابر کوتاهی در تربیت صحیح فرزندان و کمبود محبت آنها واقعا مسوولند.
نمیدونم خدایا چی بگم و از کجا بگم خودت همه را به راه راست هدایت کن
دوستان خوبم التماس دعا در پناه حق
نوشته شده توسط معشوق محجوب درساعت 10:17 عصر روز سه شنبه 88 مهر 21