بسمه تعالی
اللهم عجل لولیک الفرج
دوستان خوبم سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه و در پناه امام زمان(عج) لحظات آرومی را سپری کنید.
حلول ماه مبارک رمضان را خدمت تک تک شما خوبان تبریک عرض میکنم.
این روزها صحبت از میهمانی بزرگی است که همه ی بندگان خدا به آن دعوت شده اند.این روزها میزبانی مهربان و بخشنده میهمانی ای ترتیب داده تا در آن بندگان فرصتی دوباره برای خودسازی ورسیدن به کمال پیدا کنند.
خوش به حال کسانی که از ماه رجب خودشون را آماده کرده اند.
دوستان خوبم بیایید قدر این فرصت ها و لحظه هایی را که خدای مهربان در اختیارمون قرار داده را بدونیم و در این ماه مبارک طوری برنامه ریزی کنیم که ان شاالله دست پر از این ماه مبارک بیرون بریم و جوری عمل کنیم که آقا ازمون راضی باشن و انشاالله در همین ماه مبارک مقدمات ظهورشون فراهم بشه ان شاالله.
دوستان خوبم بیایید برنامه ی بندگی را طوری بچینیم که از لحظه لحظه های این ماه عزیز بهره ی کافی ببریم و همدیگر را از دعای خیر فراموش نکنیم.
چه بسیار کسانی که ماه مبارک رمضان پارسال در جمع ما بودند و امسال زیر خروارها خاک آرمیده اند بیایید قدر لحظه لحظه ها مون را بدونیم و برای آمرزش تمام رفتگان از صمیم قلب دعا کنیم شاید این آخرین ماه رمضونی باشه که میاد در خونمون شاید...
دوستان خوبم داشتم کتاب شهر خدا مال استاد علیرضا پناهیان را میخوندم که مقدمه ی بسیار زیبایی به قلم خود استاد در مورد ماه مبارک رمضان نوشته شده است. چون این مقدمه طولانی است از نوشتن کل آن در اینجا معذورم فقط قسمتهایی از آن را مینویسم وشاید در روزهای آینده بقیه اش هم بنویسم.اگه بخونیدش مطمئنا خیلی لذت خواهید برد من فقط چند پاراگراف را اینجا مینویسم امیدوارم لذت ببرید:
این رسول خداست که ندا میدهد: آی مردم شهر خدا با(دستانی پر از)برکت و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است...
شهرها همه در ظرف مکان جای ندارند. خداوند مهربان در عالم شهری دارد،که در ظرف زمان قرار یافته است.شهر خدا که درزمانی معلوم و با گنجایشی نا محدود،همه ساله محل اقامت مهمانان خدای بزرگ میشود،همان خانه ی ملکوتی خداست و ضیافت خانه ی ملک پادشاهی پروردگار رحمان است،که با عظمت بی نظیری،مانند قلعه ای با برج و باروهای بلند بر روی تپه ای از باغستان بهشت بنا شده است. شهری که در آن این بار ملائکه به دور ساکنان خانه ی خدا طواف میکنند،و برای پذیرایی از مهمانان خدا محرم میشوند.
...
نگهبانان شهر،شیطان و قبیله اش را که به آدم حسادت کرده بودند،به این مهمانی بزرگ راه نمیدهند،تا اهالی شهر در خلوتی بی مانند، با خدای خود تنها بمانند،و در نهایت آسودگی از شر شیاطین با آرامش تمام در آغوش پر مهر خداوند پناه بگیرند.محافظان شهر، روز و شب از تک تک ساکنان مراقبت میکنند و با انوار خود هر گونه کدورت و کراهتی را از آنان می زدایند.
در بیرون شهر پیداست که ملائک دستان ابلیس را بسته اند و دشمنان انسان را از تازیانه های خود خسته اند.بی هیچ مزاحمتی از مهمانان خدا محافظت میکنند و تا بارگاه نورانی پروردگار در تمام مسیرها مهمانان را همراهی مینمایند.
...
بعضی ها طبق معمول با خدا فاصله ای ندارند. ولی بعضی ها چند کوچه آن طرف تر همسایه ی خدا هستند. به هر حال در درون همه ی خانه ها،همیشه و بیش از همه ی اوقات دنیا،حضور خدا احساس میشود.دست ها را به سوی خدا دراز میکنند،ولی خدا را نزدیکتر از همیشه در آغوش مناجات خود می یابند و مدهوش ملاقاتش میشوند.
...
در شهر خدا به مهمان ها وعده داده شده است که اگر تا شام لب به آب و نان نزنند و جسم خود را از طعام و شراب خالی نگه دارند، خداوند جان آنان را از جام خود سیراب میکند و از جانب خود سیرشان میگرداند.ایشان هم،حاضرند از گرسنگی و تشنگی بمیرند،اما جای خوان خدا را در جانشان خالی نگاه دارند،تا هنگامه ی تحقق وعده ی الهی را در اوج ضعف جسمانی روزه داری خود تجربه نمایند. گویا از نور او نیرو میگیرند و از سیر به سوی او سیراب میگردند.
تنها در این شهر میشود حقیقت دنیا را دید و شیرینی آخرت را چشید.آدم قبل از ورود به این شهر،باور نمیکند که زندگی بدون دست آلودن به دنیا چگونه میتواند این همه دلچسب باشد.تازه آنجا میشود فهمید در زندگی هر چه از دنیا بهره مند شوی، کمتر از لذت حیات برخوردار میشوی.از حداقل خورد و خوراک گذشتن،تو را قوی میکند و دنیا را ضعیف و حقیر. در این شهر میشود دید که دنیا چگونه اسیر آدمی است و هرگز نمیتواند بر او سلطه یابد.
...
دوستان خوبم در این روزها و شبهای عزیز این حقیر را از دعای خیرتون فراموش نکنید.