بعضی از ما آدمها خیلی جالبیم.به محبت نیاز داریم ولی خودمونو پشت دیوار سکوت و بی تفاوتی مخفی می کنیم و سعی می کنیم چشمهای منتظر و تشنه مون رو از همه مخفی کنیم.
وقتی کسی به طرفمون میاد،شاید فریادهای دلمون رو شنیده،یا تنهایی نگاهمون رو دیده،شاید هم فکر کرده نیمه ی گمشده اش رو پیدا کرده ،با بی تفاوتی طردش می کنیم.
دلمون می خواد به طرفش بریم ولی فکر می کنیم شاید اونی نیست که باید باشه.
هی اون جلو میاد و ما هی عقب میریم.
تا جایی میرسه که اونم فکر می کنه شاید اشتباه اومده و شاید هم نمی تونه از اون دیواری که ما به دور خودمون کشیدیم عبور کنه.
به هر حال اونم سرخورده میکشه کنار.و ما هم سرخورده تر.بی آن که فرصتی به خودمون داده باشیم.
و این جوری میشه که هر روز تنهاتر میشیم و هر بار کوله بار خاطرات و تنهایی مون سنگین تر میشه.و بدتر از اون یه عمر ای کاش و حسرت ها رو دنبال خودمون می کشیم که شاید اون همون بوده.....
درسته نمیشه به هر کسی اعتماد کرد ولی اگه کمی به حرف دلمون و عقل و تجربه مون گوش کنیم شاید اینی که اومده همونیه که باید باشه و منتظرش بودیم.
و حالا نیاز به یه اشاره داره که همسفرمون بشه نه فقط در عشق بلکه در دوستی ها هم می تونه باشه.
ای کاش بتونیم کمی به هم فرصت بدیم و ای کاش از اعتمادها سوءاستفاده نکنیم.و یه کم هم از غرور و خودخواهی هامون کم کنیم...
شاید همینی که اومده همون پناهگاه و تکیه گاهیه که به دنبالش بودیم و آرزوشو داشتیم.....
فقط یه بار به دنیا اومدیم.
ای کاش بتونیم بدون توجه به حرفهای دیگران اون زندگی رو داشته باشیم که دلمون می خواد...
بعدا نوشت:عاشقان مهدی(عج) دارند به صف می شوند. بدو از قافله عقب نمونی. ارادتمندان مولا دارند واسه آقامون تا نیمه ی شعبان یه طرحی رو اجرا می کنند. اگه دوست دارید خدمتی به آقا کرده باشید به سرزمین انتظار در وبلاگ saheledoor.parsiblog.com بروید.