امروز، خورشید مهربانتر از همیشه بیدار میشود. روز از شانههای تو آغاز میشود تا جهان، بزرگیات را ببیند؛ چون بزرگی ابراهیم خلیل علیهالسلام در برابر بتانی که فرو ریختند.
ملکوت را در دستهایت به تماشا میگذارند تا رسولان بیرسالت دنیازده، بهشت را پیچیده در قنوتت به تماشا بنشینند.
جهان، خلاصهای از لبخند توست که امامتت را تمام آبشارها قیام میکنند و جنگلها قامت میبندند.
بزرگی؛ چون پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله .
بزرگی؛ چون وحی، چون پدرانت ردای پیامبر صلیاللهعلیهوآله بر دوشت آواز عدالت سر میدهد و شمشیر سرْ شکافته پدر بزرگوارت علی علیهالسلام ، در دستهایت مشق عشق میکند.
چشمهایت بوی مهربانی زهرا علیهاالسلام میدهد.
امروز، روز بزرگی توست؛ بزرگی تو بزرگتر از تمام پیامبران است. بزرگی تو سالها خواهد بود؛ بزرگی تو از ازل آغاز شده و با ابدیت به پایان میرسد.
خدا از امروز، تو را بزرگتر از هر کــسی میخواهد.
امروز از آن توست؛ مثل تمام فرداهای نیامده، مثل تمام دیروزها، مثل تمام روزها، هفتهها، ماهها و سالها.
تمام فصلهای سال، نامت را از بر کردهاند؛ مثل تمام درختها و آبها.
امروز، روز آغاز مهربانی خداوند با دنیاست، روز مهربانی تو با جانهای تشنه ما. امروز، روز آشنایی و آشتی لبخند و آینههاست؛
روز شکوفا شدن گلهای محمدی در دامنه نام شکوهمند تو. امروز، عطر گلهای محمدی فراگیر میشود و باغهای عصمت، در شکوه امامتت شکوفه خواهند کرد، با نفسهای معطرت.
امروز، فروردینها از لبخند تو شکوفه خواهند داد و اردیبهشتها با نفسهایت بهشتی میشوند.
ابدیت در تو خلاصه میشود و شادی، با لبخندت به نهایت کمال میرسد. بعد از امروز، جهان آغاز میشود؛ جهان از امروز، دوباره متولد خواهد شد.
پیش از این، نمرودها، رودهای آتش را گرداگرد زمین شعله کشیده بود؛ اما امروز با تو دنیا سربلند بیرون میآید از این همه آتش طغیان.
مانند ابراهیم خلیل، آتشها را گلستان کردهای. امروز، نوح، کشتی نجاتش را به دست تو میسپارد تا سیـ-ـنه سختترین توفانها را به سمت ساحلهای امن بشکافی.
ای منجی، ای یگانه منجی! از امروز، سکان هدایت بشر به دست توست. از امروز، شادیهای ما آغاز خواهد شد؛ مثل غمهای طولانی تو.
بر ما ببار، ای رحمت بیکران خداوند!
بر ما ببار که سالهاست کویر سیــنههامان، تشنه باریدن زلال توست !